دردم اگر یکی بودی چه بودی

«خشونت علیه مردان»

نیمه‌شب

این جور هم نیست که من مخالف واقعیت خشونت علیه زنان باشم. میدونم که چقدر در تاریخ به زنان ظلم شده و میشه. نه که من مخالف برابری حقوق بین زن و مرد باشم که نیستم. و نه که خودم مورد خشونت ناشی از بی‌عدالتی علیه زنان در کشورم نبودم که بودم. اما، یک امای بزرگ وجود داره.

قبل از اینکه ازدواج کنم حتی، رسیده بودم به جایی که از ماست که برماست. که این زنان هستند که در‌واقع به زنان ظلم می‌کنند. این زنان هستند که محیط را برای مردان آماده می‌کنند تا خشونت بورزند و قدرت برتر باشند. بله، بله، در‌ واقع ما صورت مردانه‌ی قضیه را می‌بینیم. ما قاضی مرد، مجری دادگاه مرد، قانون مردانه حاکم بر جامعه و … را می‌بینیم. اما در‌ واقع پشت هر مرد پلیدی هم یک زن ایستاده. یک مادر، یک همسر و حتی یک خواهر. و متأسفانه گاهی یک معشوقه.

دلیلش هم از نظر من قدرت زنانه است. من زنان رو قوی‌تر و باهوش‌تر می‌دونم. یک دستگاه پیچیده‌ی خلقت با دستورالعملی پیچیده که به راحتی نمی‌شه از کارکرد و کاربردش سر درآورد. در طول تاریخ هم همیشه یک زن پشت پرده بوده و مدیریت می‌کرده. آیا به نظر شما یک مادر نیست که به پسرش یاد میده چطور با زنان رفتار کنه؟ بزرگترین خشونتی که به مردان میشه از همین‌ جا شروع می‌شه که آلت دست میشن. که تبدیل به موجودی نفرت‌انگیز میشن.

بعدها که پسردار شدم آه از نهادم بلند شد. پسرم، قند عسلم! حالا باید چکار می‌کردم؟ چه چیزی رو باید یادش می‌دادم؟ راستش تنها کاری که کردم این بود که هیچ کاری نکنم. خودش مشغول تماشا بود. اول مادرش و بعد پدرش رو تماشا می‌کرد و یاد می‌گرفت. حتی پشیمونم از اینکه گاهی بهش گفتم خواهرت رو نزن پسر خوب که دختر رو نمی‌زنه. خیلی حرف چرتی بود. پسر و دختر نداره. اما خب پسرم یاد گرفته پسر و دختر نداره. برای همین هر وقت بحث دفاع از حقوق زنان که میشه چشاش چهار تا میشه که مگه ما مردها چکار کردیم؟ به نظرم هنوز بچه‌ست. بزرگ میشه و می‌فهمه. اما حتی اگه نفهمه و از کلمه‌ی فمینیست خوشش نیاد خیالم راحته که زن و مرد نداره. همه رو به چشم یک انسان می‌بینه.

تا حالا مردی رو که مورد خشونت خانگی بوده دیدید؟ مردانی که حتی حق اعتراض ندارند چون خجالت می‌کشند در جامعه‌ای مرد سالار به ضعف خودشون اعتراف کنند؟ من دیدم. من پسر دانشجویی رو دیدم که از مادرش تو سری می‌خورد جلوی همه. فقط چون به‌ موقع به مادر گرامی خدمت نکرده بود و من از خجالت آب می‌شدم. من مردی رو دیدم که با یک نگاه چپ زنش توی مهمانی ساکت می‌شد و من از خجالت آب می‌شدم. من پسرایی رو دیدم که از خواهراشون کتک می‌خوردند و صداشون در‌نمی‌اومد. من حتی مردی رو دیدم که از زنش کتک می‌خورد و هر دو تحصیل‌کرده‌ی دانشگاه.

و وقتی تو مردی باشی که مورد خشونت واقع شدی از دو طرف باختی. از دو طرف خوردی. تو سری دوم رو از جامعه‌ای می‌خوری که میگه: «خاک تو سرت، مثلاً به تو میگن مرد؟» و متأسفانه این جمله رو حتی زن‌ها بیشتر میگن!

4 نظر برای “دردم اگر یکی بودی چه بودی

  1. یکی از دوستان صمیمی ام هر وقت داره از شوهرش حرف میزنه، از او با کلمه ی «مَرده» اسم میبره. حتی در حضور خودش، حتی در جمع. شوهرش هم هیچ اعتراضی ـ ولو در قالب شوخی ـ نمیکنه. هر دو درس خونده، دارای موقعیت مالی و اجتماعی خیلی خوب، هر دو از خانواده های بسیار خوشنام و هر دو هم پایبند به اصل اخلاقی و دینی شون هستند!!! چند بار یواشکی از دوستم پرسیدم که چرا او رو به اسم صدا نمیزنه، خنده تحویلم داده!

    لایک

  2. تو سری دوم رو از جامعه‌ای می‌خوری که میگه: «خاک تو سرت، مثلاً به تو میگن مرد؟» و متأسفانه این جمله رو حتی زن‌ها بیشتر میگن!

    جالب بود

    لایک

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.