«رضایت جنسی»
مهمان هفته: پویش راه نو
در جامعه ایرانی با بازخوانی چند دهه اخیر به لحاظ سبک زندگی، بازخوردهای عرفی و فرهنگی و آنچه برداشت شخصی من از رابطه جنسی محسوب میشود، سکس و همخوابگی خط و مرز خود را با رابطه عاشقانه و عشق ورزیدن از دست داده است. تابوهای ذهنی و فرهنگی نه تنها کاهیده نشدند بلکه با رنگ و لعابی نوین به ذهنهای ایرانی تزریق میشوند. هنوز هم اکثریت پدر و مادرهای ایرانی مقیم وطن پا به عرصه آموزش جنسی کودکانشان نگذارده و همانطور نیاموخته فرزند را به دوران بلوغ و بعد از بلوغ پرت میکنند، نتیجه آن است که تنها مسیر تجربه آموزشی آثار غلو شده پورنوگرافیکی است که به مدد اینترنت و ماهواره از در و دیوار میریزد.
پایین آمدن سطح مطالعه و عدم رویکرد آکادمیک حوزه نشر در سایه محدودیتهای ممیزی به موضوع سکس نیز متون و منابع کافی در اختیار نگذارده و لزوم تسلط ادبیاتی برای استفاده از منابع زبانهای دیگر به خودی خود دغدغه دانشآموزی این حوزه را به اقلیتی ناچیز کاهش میدهد.
من میتوانم از کیفیت رابطه خودم مثال بیاورم زیرا مانند مابقی حوزههای اجتماعی آمار دقیقی از این حوزه مگو! و تابو محور وجود ندارد. من و همسرم همسن و سال با تحصیلات و سطح فرهنگی تقریباً مشابه هستیم. بنده فاقد آموزشهای لازم و کافی بودم، ولی همسرم به واسطه رشته تحصیلی شناخت اکادمیک از سکسوفیزیولوژی و آناتومی جنسی داشت. هیچکدام از ما از آموزشهای بدو ازدواج در این خصوص استفاده نکردیم ولی هر دو اهل مطالعه بیشتر به زبان انگلیسی در حوزههای بهداشت سکس و تکنیکهای اصولی آن بودهایم. مطابق عرف زناشویی سکس مهبلی روش معمول بوده و ورود به هر نوع فانتزی یا آموختههای پورن بد و نامربوط ارزیابی میشد. وسواسهای بیشتر همسرم و بیپروایی و تنوعطلبی مردانه بنده هیچگاه به جمعبندی اضداد نرسید! و بسیاری از خواستهها در حد همان فانتزی باقی ماند. تفاوتهای مشهود جسمی و فیزیولوژیکی من و کاهش میل جنسی همسرم بعد از تولد فرزندمان این شکاف را بیشتر کرد. با این حال رساندن همسرم به ارگاسم در همان بازههای طولانی ده روز تا دو هفته یک بار جز لاینفک وظایف بنده بوده و جزء مردانی هستم که طی بیست سال گذشته هیچ گاه بدون ارضای همسرم کار را خاتمه یافته تلقی نکردهام و بیشترین ارضای جنسی خودم هم در همین مسیر اتفاق میافتد.
وجود همه میل بیشتر جنسی خودم به هر دلیلی اخلاقی یا انسانی که اسمش را بگذاریم به سمت ارضای جنسی از طریق زنان دیگر نرفتهام و فرمول ساده خودارضایی را در بین این فواصل طولانی بسیار موجهتر یافتهام. ولی به تجربه و مطالعه دریافتهام ارضای جنسی امری دوطرفه است و فقط به ارگاسم یا لیبیدو یک طرف ختم نمیشود و بهترین لحظات آن به زمانی باز میگردد که توانستهایم ریتم زمانی به ارگاسم رسیدن را کنترل و همزمان کنیم. ورزش کردن و آمادگی جسمانی و ماهیچهای دو طرف در مدیریت بهتر ارضای جنسی بسیار نتیجهبخش است ولی هنوز هم تکلیف فانتزیهای من روشن نشده و بلاتکلیف مانده!
در رابطه جنسی ایرانی ارضا شدن پررنگتر از ارضا کردن است و به همین خاطر طرف خودخواهتر ارضا میشود و طرف مقابل ارضا میکند. در بسیاری از موارد انجام وظیفه جای لذت بردن را گرفته و اینجاست که آمارهای طلاق با بیش از شصت درصد با محوریت مشکلات جنسی و رابطه جنسی حقیقت تلخ و بدون راه حل است.