«خودارضایی»
بامداد
تازه به سن بلوغ رسیده بودم. هنوز حتی به مسایل جنسی کنجکاوی نشان نمیدادم، اما کشف بدن خودم چیزی بود که حتی بزرگ شدن در خانوادهای مذهبی نمیتوانست مانع باشد. من از کشف اندام جنسی خودم به کاربرد آنها و خودارضایی رسیدم. یک بار از مادرم چیزی پرسیدم در همین مورد که گفت مراقب باش، ممکن است برای سلامتی خوب نباشد. همین که حکم قطعی نداد باعث شد هیچوقت عذاب وجدان نداشته باشم. من خودم را دوست میداشتم.
چند سالی بود ازدواج کرده بودم. یک روز سر کار، خانمهای اداره سر ظهر توی اتاقی دور هم نشسته بودند و از تجربهی زندگی جنسیشان میگفتند. هر کدام که حرف میزد، من بیشتر تعجب میکردم. هیچکدام از آنها اندام جنسی خودش را پیش از این که شریک جنسیاش کشف کند، کشف نکرده بود. نمیدانست مثلا سر سینهی چپش حساستر است یا راست. نمیدانست پهلویش را نوازش کنند قلقلکیست و ممکن است یکباره سرد شود و نخواهد ادامه دهد. هیچ چیز از اندامش نمیدانست. ارگاسم را فقط در کتابها خوانده بود و حتی از سر کنجکاوی با خودش ور نرفته بود بفهمد حالی شبیه آنچه خوانده بهش دست میدهد یا نه.
صمیمیترین دوستم تازه ازدواج کرده بود. میدانستم به رغم علاقهشان به هم، رابطهی جنسی خوبی ندارند. طی یکی از مشاورههایی که گرفته بودند، به دوستم گفته شده بود که باید اندامش را بشناسد تا بتواند به شریکش بگوید دوست دارد چه کند. دوستم نمیدانست. گفتم روبروی آینهی قدی لخت شو و از تماشای خودت خجالت نکش، بدنت را دوست داشته باش. خودم مدتها بود این کار را نکرده بودم.
بعد از ازدواجم هر چه از بدنم شناخته بودم به شریکم یاد دادم تا بهتر بشناسدم. تا چند سالی هر بار به خودارضایی فکر میکردم خودم را شماتت میکردم که مگر در رابطهی دو نفره لذت نمیبری که میخواهی یک نفرهاش کنی؟ لذت میبردم از دو نفرهاش، پس مدام خودم را تشر زدم که بیخیال. اما این وضع همان چند سال بیشتر طول نکشید. با همسرم در این مورد صحبت کردم و گفتم که برایم شکلی از خود را دوست داشتن است و ربطی به رابطه ی دو نفرهمان ندارد. چیزی نگفت. دربارهی تجربهاش از خودارضایی پرسیدم. گفتم میخواهم این موضوع برایمان تابو نباشد. چند سالی طول کشید، اما حالا این موضوع بین ما تابو نیست. من میدانم او خیلی دوست ندارد خودارضایی کند، او میداند من دوست دارم هر از گاهی خودارضایی کنم و این کار به من اعتماد به نفس میدهد، این دوست داشتن.
از جنبه تازه ای به موضوی نگاه شده…..دوست داشتن خود و اعتماد به نفس! ممنون از شما
لایکلایک
ممنون.
لایکلایک
تجربه تان را دوست داشتم . شیوه ی مطرح کردنش را بیشتر.
لایکلایک
ممنونم.
لایکلایک