«حمایت خانواده»
سحرگاه
خوب بستگی داره به کجا نگاه کنیم و کی رو با چی مقایسه کنیم. در مقایسه با خیلیها، من خیلی خوشبختم. خانواده خوبی داشتم، تا حدی که به نظر خودشون لازم بوده ازم حمایت کردند. هیچوقت توی بحران و شرایط وحشتناکی نبودم ولی توی موقعیتهای ازدواج و بچهدار شدن و … همیشه به طرق مختلف هم از نظر مالی هم کمک و حضور فیزیکی، بودنشون حس شده و پشتم رو خالی نکردند. از این جهت خیلی هم ازشون ممنونم. ولی خوب آدمیزاده و دیدن نقاط منفی.
توی برهههای مهمی از زندگی شاید اگه کمی فکر میکردند میتونستن کمک کنن تصمیمات بهتری بگیرم. تصمیماتی که من گرفتم تصمیم یک جوون بیست ساله بوده. الان که دههها گذشته میبینم اون افرادی که زمان اون تصمیمات پدر و مادرشون عاقلانه کنارشون بودند خیلی جای بهتری هستند از منی که تک تک اشتباهات رو خودم انجام دادم و هنوز هم به جایی نرسیدم. از نظر مالی هم اگرچه پشتیبانی قابل توجهی داشتند ولی میشد خیلی جاها کمک کنند زندگی ما راحتتر باشه، مثل خیلیهای دیگه.
خلاصه دو بند بالا اینه که به استقلال ما معتقد بودند، که به نظر خوب میاد. ولی الان وقتی عقبافتادگیهای خودم رو میبینم ترجیح میدم وابسته بودم ولی موفق. بگذریم. همه این غرها از همون مقایسهای که اول کار گفتم میاد. من بدبخت نشدم، تنها و بیکس هم نبودم. هرجا که استاندارد کمک هست از جهیزیه گرفته تا سیسمونی هم حمایت گرفتم. ولی از دیدن آدمهایی که با پول پدر و مادر به خیلی از جاهایی رسیدند که من دقیقا به خاطر بیپولی نرسیدم در حالی که پدر و مادرم پولش رو داشتند، ناراحت میشم. کسی رو میشناسم که ازدواج کرده، خونهاش رو پدرش براش خریده، شغل همسرش رو پدرش فراهم کرده، هزینه تحصیل خودش رو پدرش داده، اقامت در فلان قاره رو پدرش فراهم کرده، در تصمیمات مهم کاری و تحصیلی و …، پدرش باعث انتخاب درستشون شده. با توانایی خیلی خیلی کمتر از من، جای خیلی بهتری ایستاده. کاش پدر و مادر من هم از توانی که داشتند بیشتر برای حمایت از ما استفاده میکردند. فکر میکنم استقلال، ارزشش رو نداشت.
به نظر من استقلال ارزشش رو داره.
کمکهای مالی و همفکری پدر و مادر وقتی از حدودی پیش بره دیگه اون بچه اینها رو دخالت می بینه و براش آزار دهنده است، شاید دیگران از بیرون این رو نبینند.
در نهایت اون بچه میگه راه درست رو از نظر جامعه رفتم و همه حسرت زندگی من رو خوردند حیف که این اونی نبود که » دل» من می خواست
دوست داشتندوست داشتن