«آداب و رسوم مربوط به ازدواج»
نیمروز
شاید یکی از مزخرفترین، خندهدارترین، بیهودهترین و احمقانهترین اشکال برگزاری مراسم ازدواج مربوط به ما «آریاییهای عزیز» باشد. ما آریاییهای عزیز از همان ب بسمالله خواستگاری و دستهگل و شیرینی و مادر و پدر داماد و مادر و پدر عروس و «سلام علیک مبارکا… دمب شما سه چارکا» بگیر تا خود داماد و عروس و چای و عشوه و ناز عروس و زیر چشمی نگاه کردن داماد و بلهبرون و عقدکنون و حنابندون و شب عروسی و پاتختی و … که چه بسا زیاد هم هستند، که بسیار زیاد هستند و هر چقدر مدرن شویم «برون»ها و «بندون»ها و «کنون»هایمان تمامی ندارد، مزخرف و خندهدار و دست و پا گیر است.
خانم دکتر ایکس فوق تخصص از دانشگاه هاروارد و آقای مهندس ایگرگ از دانشگاه ماساچوست، هلک و هلک حنا میبندند به دستشان و نیششان را تا بناگوش باز میکنند و میخندند و سر شیربهای خانم دکتر چانه میزنند و شب زفاف مادر آقای مهندس ایگرگ داماد پشت در میایستد تا «دستمال خونی» خانم دکتر ایکس را بگیرد و کِل بکشد.
راستش ما به ظاهر مدرنیم… ما آریاییهای عزیز… فقط پوستهمان مدرن شده است، فقط بلدیم آروغهای روشنفکری بزنیم و باد به غبغب بیندازیم که درس خواندهایم و دنیادیدهایم. فقط کافیست در یک مجلس بلهبرون ما به ظاهر آریاییهای مدرن دکتر و مهندس را ببینید که چگونه برای دو سکه بیشتر یا دو سکه کمتر جامه میدرند، چاک دهن باز میکنند و تبدیل به یک لمپن تمام عیار میشوند تا دو سکه بیشتر مهریه کنند یا دو سکه بیشتر از پدر عروس تخفیف بگیرند.
بلاهت از سر و روی مراسم ازدواج ما «آریاییها» میبارد. در نظر بگیرید چطور یک عده دور مجلس مینشینند و سر مهریه چک و چانه میزنند، یا سر اینکه مراسم در فلان هتل باشد یا نباشد، یا باقالی پلویش با گوشت گردن باشد یا ران یا جهیزیه عروس خانم یخچال ساید بای ساید داشته باشد و فرش آقای داماد ابریشم قم باشد یا دستباف کاشان و چه و چه… چانه میزنند.
هر وقت توانستیم فکرمان را مدرن کنیم، هر وقت توانستیم باطنمان را مدرن کنیم، آن وقت میتوانیم کلاهمان را بالا بیندازیم. هر وقت این معجونهای بلاهت دست از سر ما برداشت، کاسه و کوزه جهیزیه، تعداد سکههای مهریه، دستمال بکارت، حنابندون و بلهبرون و خواستگاری دست از سر ما برداشت، آن وقت میتوانیم آزادانه با فراغ بال یک نفس عمیق بکشیم و بگوییم مدرنیم.
گرچه مدرن نبودن، یا به عبارتی «سنتی» بودن اصلا و ابدا بد نیست. چه بسا قشنگ و شیرین و شکیل هم هست. اصلا اصالت دارد. قدمت دارد. زیباست و باشکوه. اما اگر قرار است «سنتی» و «پایبند به اصول» بمانیم، پس تمام و کمال بمانیم. ادا درنیاوریم. جفتک نیندازیم. یک «سنتی» تمام و کمال بودن بهتر از یک «مدرن» نصفه و نیمه بودن است. هر چه هستیم درست و بجا باشیم. نیمی از آن، نیمی از این نباشیم.
اصلاً بیایید ادا درنیاوریم.
واقعا الان در ايران مادر داماد پشت در اتاق عروس و داماد منتظر دستمال خوني مي ماند ؟؟؟!!! يا شما از روستاهاي بسيار دور ايران مينويسيد يا احتمالا سالهاست ايران نبوده ايد ، آپديت كنيد خودتون رو قبل از نوشتن
لایکلایک
دقیقا. منم خیلی وقته خیلی از این رسوم رو ندیدم و نشنیدم. مگه سر جهیزیه و شام عروسی هم بحث میکنن جایی؟؟؟
لایکلایک
عزيز من اين ها كه گفتي همه درست ! اما ربطي به آريايي و اينا ندارد … بهتر بود ميگفتيد جهان سومي !!! به تازگي برادرم در كشور آلمان با خانم دكتر مدرن تركيه اي ازدواج كرد !!! يعني من مردم و زنده شدم … انقدر كه اينا اداب و رسوم و ماجرا داشتن …. يكجورايي چهار بار جشن گرفته شد ( نامزدي مفصل ، ثبت ازدواج با مهمانها و صرف غذا ، سينگل پارتي ، حنا بندان ( در سالن ) ، عروسي با هزار مهمان در سالن و هزينه هاي هنگفت ….
همه ادعا ميكنند مدرن هستند … اما تا شير بها رو هم مد نظر داشتن !!!!!
ما جهان سومي ها خيلي ادمهاي عجيبي عستيم ! معلق بين گذشته و حال و اينده !!!!
لایکلایک
جهان سوم که خوبه. والا تو جهان اول داریم کلی آداب و رسوم عجیب میبینیم از همون مراسم عروسی. اصلا چرا مرزبندی میکنیم.
لایکلایک
مي دانيد چانه زدن برسر مهريه و احياناً شيربها ، ريشه در چه دارد؟ ريشه اينها را در قوانين ضد زن و عدم حمايت قانون از انان ببينيد . اگر قانون براي زن و مرد به تساوي حكم دهد ، اگر دختران و خانواده آنها ازامنيت دخترشان و حمايت قانون در صورت وجود هر نوع مشكلي مطمئن باشند ، خوبخود بسياري از اين رسوم جنبه سمبليك پيدا ميكنند و از بار حمايتي شان كاسته ميشود .
لایکلایک
چقدر حالت بده! یک نوشته سراسر نفرت! ترحم انگیز بود…
لایکلایک