«سرای سالمندان»
صبح
نزدیک خیابان اصلی شهر، یک جای خوش آب و هوا که نه سر و صدا دارد و نه جای پرتی است، مجموعه ساختمانی مسکونی شیک و نوسازی ساخته شده با خانههای یک طبقه، یک آلاچیق بزرگ که دیوارهایش پنجرههای سراسری دارد و مشرف به فضای سبز است در وسط این مجموعه خودنمایی میکند. در این مجتمع اتاقی برای پزشک و پرستار وجود دارد، و رستوران کوچکی درست کنار آلاچیق ساختهاند. ورودی همه خانهها بدون پله است و هیچ خانهای را به افراد زیر ٦٠ سال اجاره نمیدهند. این مجتمع فقط مخصوص سالمندان است.
هر روز صبح یک مینیبوس نو و تمیز میآید جلوی در خانه همسایه روبهرویی، مادر و پدر پیر سوار میشوند و میروند، میروند خانه سالمندان، همسایه که دختر آنهاست بعد از آنها سوار ماشینش میشود و سر کار میرود، عصر ها حدود ساعت ٦-٧ ، مینیبوس پدر و مادر را با خودش میآورد.
خانمی که خانه را از او خریدیم با کمال میل و به انتخاب خودش به مجتمع مسکونی سالمندان نقل مکان کرده، جایی که روزها میتواند به جای تنها نشستن در خانه خودش، با هم سن و سالانش اوقات بگذراند، کسی هست که برایشان غذا درست کند، دکتر و پرستار در محل هستند، سر و صدای بچه نمیآید، روزها با بقیه سالمندان میروند تفریح، پارک، گاهی پیادهروی!
به عقیده من سرای سالمندان جای خوبی است اگر کارکرد آن درست تعریف شود. فکر کن زمانی که سالمند بشوی و نیاز به مراقبت داری، نیاز به دوست، نیاز به صحبت کردن با کسانی که دغدغههای مشابه تو دارند، بودن در مکانی که همه اینها را میتواند بالقوه به تو بدهد چقدر اتفاق خوب و زیباییست! یا تصور کن که پدر و مادر پیری داری که مراقبت کردن از آنها در طول روز برایت امکانپذیر نیست، چه جایی بهتر از یک مکان امن و راحت هم برای آنها، هم برای تو!
سرای سالمندان، با ویژگیهایی که تا جای ممکن به خانه شخصی انسان شبیه باشد و انسانها از نظر روحی و روانی در آن احساس آرامش بکنند از ضروریات زندگی ماشینی امروز است. من چنین مکانی را برای زندگی در دوران سالمندی انتخاب خواهم کرد.