«وقتی رابطهای لو میرود، چرا زن همیشه بیشترین هزینه را میپردازد»
صبح
از وقتی معلوم شد این هفته قراره راجع یه چی بنویسیم حس کردم قراره این یکی از ضدمردترین نوشتههام بشه. خیلی سعی کردم تو ذهنم یه کم قضیه رو تعدیل کنم اما تهش باز رسیدم سر جای اول و اما جای اول کجاست؟
جای اول اینه که به نظر من هنوز تو فرهنگ ما مردا اونقدر به بلوغ نرسیدن که بفهمن توی رابطه واقعاٌ دو نفر از همه لحاظ برابر هستن. حتی توی ازدواج که شکل قانونی و عرفی و پذیرفته شده رابطه هست هنوز هم خیلی از مردها نگاه بالا به پایین به همسرشون دارن. هنوز همسرشون رو جزء مایملک خودشون میدونن (شاید مایملک خیلی کلمه مناسبی برای اونچه که منظور من هست، نباشه. خارجیها یه کلمه دارن به اسم achievement که به معنی اهدافی هست که فرد به دست میاره. این کلمه به نظرم مقصود رو خوب میرسونه در این مورد). هنوز برقرار کردن رابطه جنسی با همسرشون رو جزء توانمندیهای منحصر به فرد خودشون میدونن و به این رابطه به چشم یه رابطه دوطرفه که برای هر دو طرف لذتبخشه (و یا حداقل میتونه لذتبخش باشه) نگاه نمیکنن. بسیاری از مردها شکلی غیر از شکل سنتی سکس رو بر نمیتابن چرا که فکر میکنن با عوض شدن جاها اقتدارشون زیر سوال میره.
حالا با این اوصاف فکرشو بکنین که دو نفر بدون هیچ عرف و شرعی با هم رابطه داشتن و حالا اون رابطه به هم خورده. اینجا اتفاقی که برای اون آقا میفته اینه که فکر میکنه مایملکش از دستش رفته و برای همین شروع میکنه به گرد و خاک کردن. تا موقعی که توی رابطه بود هرازچندگاهی یادش میومد که «زن رو چه به این جلافتا!»، ولی خب چون داشت لذت میبرد این حرف حساب دلش رو سرکوب میکرد. اما حالا که دیگه توی رابطه نیست پس بد نیست که بخواد انتقام تمام اون «جلافت» ها رو از طرفش بگیره.
بذارین ضدمرد بودن نوشته رو کامل کنم اینجا. مردا توی این موقعیت دقیقاً همون رفتار بدوی حیوانات رو انجام میدن. تعیین قلمرو جنسی از راه ادرار کردن و کشیدن یک خط زرد متعفن به دور شریک جنسیشون. فقط یک لحظه تصور کنین که بعد از بهم خوردن رابطه، مرد ماجرا اتمام رابطه رو با احترام و ادب کامل در جمع دوستان و آشنایان اعلام کنه. فکر میکنید اون موقع هم زن ماجرا باید هزینههای زیادی بپردازه؟
البته قضیه یه شق دیگه هم داره که حتی اگه این خداحافظی باشکوه هم اتفاق بیفته بعد از اون تعداد مردهایی که حاضر خواهند بود با این دختر «دست خورده» وارد رابطه بشن شیب نزولی خواهد داشت. چرا که بازم تو فرهنگ ما، این دختره که باید «آفتاب مهتاب ندیده» باشه.
خيلي نوشتهام تلخ بود؟ بله خب تلخ بود، ولی تا وقتی که این تلخی روی رابطههامون سایه انداخته چه میشه کرد جز بازگو کردنش؟